ده سال از پرواز گذشت و هنوز هم پرنده ای
◼
از آن جمعه ی تلخ، ده سال گذشت
و هنوز خاک مزارش تازه ست.
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
دهمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی، را به تمام علاقمندان او، فارغ از سینما و هنر و ادب، تنها بر اساس معیار انسانیت، تسلیت عرض می کنم.
در تمام این ده سال، سوگوار و اندوه ناک آن جمعه ی تلخ ۲۸تیرماه سال ۸۷ بودم و بودیم. با یادداشت های سالگرد تولد و عروج آسمانی در فروردین و تیر.
و حالا امسال برای یادداشت دهمین سالگرد که عدد خاصی است و نشان از یک عمر ماتم دارد، می خواستم آینه ی سالنامه ام پیرامون هجرت را به سمت دیگری برگردانم. می خواستم شکواییه ای بنویسم، دردنامه ای بنویسم. می خواستم از دست عزیزی زنده، پیش عزیزی مثلا نازنده!، گله کنم و بغض کنم و خودم را لوس کنم و بزنم زیر گریه. اما چه کنم که فضای این روزها و ماهها (به خصوص در فضای مجازی) چنان آشفته و پر از سوءتفاهم هست، که متاسفانه حرف خیرخواهانه ، لابلای حرف های تلخ و دروغ و شایعه و ابهام و غیره، مدفون می شود و مظلوم می ماند.
▪
جنس یادداشت سالنامه ی نود و هفت، آنهم در دهمین سال هجرت تان، از جنس دیگری بود. اصلا برای دیگری بود. (از آسمان خودتان دیده اید این ده سال، که عکس های تان یگانه بود همیشه، غیر از دوتایی امسال)، اما چه کنم که به خاطر همان دلایل بالا، به خاطر کج فهمی ها و بی درکی ها و حتی سهل پسندی ها، آن یادداشت، با وجود متولد شدن و نوشته شدنش، اما با تصمیم دبیر صفحه، در نطفه و زادروز تولدش، می میرد (و یا فعلا مسکوت می ماند) تا شاید فرصتی دیگر.
▪
برای آرامش روح بزرگ خسروی عزیز شکیبایی، که ما نیز درس شکیبایی و شاعری و انسان زیستن و هنرمندانه نگریستن به هستی را از او آموخته ایم، دعا می کنیم و صلوات می فرستیم و فاتحه ای نثار می کنیم .
+ نوشته شده در جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷ ساعت 7:30 توسط ... برای ترانه عليدوستی
|
... بعضی چیزها و بعضی افراد را بی بهانه دوست می داریم...مثلا من نمی دانم که چرا فیلم هامون را اینچنین مشتاقانه دوست دارم و یا ... را و یا بسیار پدیده های دیگر را.